ماه رجب … ماه ورود به بهشت

تبیین بهشت و جهنم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرِین‏

☑️مقدمه

اعتقاد داشتن به آخرت و بهشت و جهنم، نقش مهمّی در بازداشتن انسان از گناه و کارهای نادرست و سوق دادن به سوی کارهای شایسته و خداپسند دارد. از این رو در آیات نورانیِ قرآن کریم، از  بهشت و جهنم سخن به میان آمده است و تدبر و فهم معارف قرآنی و حدیثی که در این زمینه وارد شده است، بسیار کارگشاست.

به عنوان مقدمه باید عرض کنیم؛یکی از اعتقادات مسلم مسلمانان اعتقاد به بهشت و جهنم است که مثل بقیه معتقدات و امور فرا مادی و فرا حسی ممکن است، توسط افراد مادی و حس گرا مورد تردید، انکار و حتی استهزا قرار بگیرد.

اما باید بدانیم که؛«اقرار به حقانیت بهشت، واجب و انکار آن موجب کفر است. این اقرار از امورى است که به میّت ،تلقین مى‌شود».(۱)

✅ استحباب یاد بهشت و جهنم

در اعمال مستحبی از جمله اعمال دعا برای طلب بهشت  و دفع جهنم است یعنی از باب ذکر توصیه شده است که در حالات و موقعیت های مختلف به ویژه در حالات زیر بهشت و جهنم را یاد کنیم؛

۱) در تعقیبات نماز.

۲)هنگام تلاوت آیه‌ای از قرآن که متضمّن وصف بهشت و نعمت هاى ‌ بهشتى یا عذاب های جهنمی است .

۳)هنگام ورود به حمام

۴) هفتاد بار هنگام وقوف در عرفات

☑️فهم معنی بهشت و جهنم

باید توجه کنیم؛ هر آنچه درباره جهان دیگر؛ عالم آخرت، بهشت و جهنم ، در قرآن و حدیث گفته می شود از باب تشبیه است، برای بیان اموری که برای ما در این دنیا قابل تصور، قابل حس نیست راه دیگری غیر از تشبیه وجود ندارد.

چنانچه اگر بخواهیم برای بچه خردسال رسیدن به اهمیت شغل و درآمد خوب را بیان کنیم باید از راه دسترسی به خوراکی و اسباب بازی  دلخواه بیان کنیم.

«تصورمان از لذت های بهشت در حد نعمت‌ها و لذت‌هایى است که در دنیا شناخته‌ایم و احساس کرده‌ایم و بیش از آن احساس و تصورى نداریم.

 توان عقل انسان در حدى است که از چیزهایى که دیده یا نمونه‌هایى از آنها را مشاهده کرده، آن هم پس از مقایسه، مى‌تواند تصور داشته باشد و از چیزى که ندیده تصور و تصویرى ندارد. به جهت همین محدودیت فهم و درک و فعالیت ذهن انسان، براى بیان اوصاف و ویژگى‌هاى جهان آخرت، چاره‌اى جز این نیست که آنها را در قالب‌هایى بیان کنند که با آنچه انسان در دنیا درک مى‌کند مشابهت داشته باشند والاّ آن ویژگى‌ها را اصلا درک نخواهد کرد. از این جهت ممکن است آن ویژگى‌ها تا میلیون‌ها بار تنزل یافته باشند تا در افق درک و فهم دنیوى ما بازتاب و انعکاس یابند و اثر بخش گردند والا اگر از افق فهم و درک ما فراتر باشد، در ما اثر نخواهد بخشید؛ چون قابل درک و فهم نیست».(۲)

چنانچه در مورد بهشت گفته شده از خیر و سعادت چیزهایی هست که بر قلب هیچ بشری خطور نمی‌کند:

«فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِیَ لَهُم مِّن قُرَّهِ أَعْیُنٍ؛ هیچ کس نمی‌داند چه پاداش‌های مهمی که مایه روشنی چشم‌هاست برای آنها نهفته شده.»

🔷بهشت و جهنم تجلی صفات الهی

انا لله و انا الیه راجعون یک حقیقتی که همه مؤمنان آن را پذیرفته اند عبارت است از اینکه انسان ها از آن خدا هستند و به سوی او باز خواهند گشت.

بهشت و جهنم همان بازگشت به سوی خداست چرا که ؛حقیقت بهشت تجلّی رحمت و مغفرت خداست و جهنم تجلّی غضب و لعنت خداست.

مؤلف کتاب تفسیری می نویسند:«بر همین‌ اساس‌، بهشت‌ از اسمای‌ جمالی‌ و جهنم‌ از اسمای‌ جلالی‌ است‌» .(۳)

با این توضیح که هر کس در دنیا اعمال نیک انجام می دهد در واقع با صفات جمال خداوند ارتباط گرفته است و هر کس اعمال ناروا انجام دهد در معرض اسما جلالی خداوند قرار گرفته است.

☑️درجات بهشت ودرکات جهنم

به مراتب بهشت، درجات و به مراحل جهنم، درکات اطلاق می‌شود،در احادیث به درجات بهشت اشاره شده است چنان‌که امام صادق (ع) می‌فرماید: «… فان درجات الجنه علی قدر آیات القرآن فیقال لقاری القرآن اقرا وارق؛  به‌درستی که درجات بهشت به ‌اندازه آیات قرآن است؛ پس به قاری گفته می‌شود بخوان و بالا برو».

همین طور درکات جهنم نیز در احادیث مورد اشاره قرار گرفته

خداوند در قرآن کریم به مراحل هفتگانه جهنم اشاره فرموده است؛ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ لَها سَبْعَهُ اَبْوابٍ. و جهنم میعادگاه همه آنها است. هفت در دارد.

در حدیثی حضرت امیر(ع) درکات جهنم را به ترتیب زیر بیان می‌فرماید:

«فاسفلها جهنّم و فوقها لظى، و فوقها الحطمه، و فوقها سقر، و فوقها الجحیم، و فوقها السعیر، و فوقها الهاویه».

۱. جهنم (از همه پایین تر)؛

۲. لظی (طبقه بالای جهنم)؛

۳. حطمه (بالای لظی)؛

۴. سقر (بالای حطمه)؛

۵. جحیم (بالای سقر)؛

۶. سعیر (فوق جحیم)؛

۷. هاویه (بالاترین طبقه و طبقه روی سعیر).(۴)

♻️مراتب بهشت و جهنم

برخی عرفا و عالمان بزرگ با استفاده از معارف آیات و احادیث سعی کرده اند حقیقت بهشت و جهنم را به اشکال مختلف تبیین کنند.

یکی از شیوه ها ، عبارت است از بیان مراتب بهشت و جهنم که در کتاب شرح چهل حدیث بهشت و جهنم را دارای سه مرتبه بیان میکند و از آن سه مرتبه با عناوین؛ «بهشت اعمال، بهشت اخلاق و بهشت لقا» همین طور« جهنم اعمال، جهنم اخلاق و جهنم لقا تعبیر میکنند (۵)

طبق اشاره فوق  و با توجه به آیات و احادیث ،مراتب سه گانه جهنم را میتوان اینگونه تبیین کرد؛

۱.جهنم اعمال؛ یعنی اینکه انسان،گناهان رفتار زشتی مرتکب شده اما این گناهان به اندازه ای نبوده که وجود شخص به جهنم تبدیل شده باشد پس جهنم برای این شخص حکم حمام رفتن راه خواهد داشت که چرک و کثافات او را بیرون خواهد کرد.

۲.جهنم اخلاق ؛ زشتی ها و گناهان شخص به حدی رسیده که این رفتار مثل بخشی وجودش شده است و حالات و ملکات نفسانی در او به وجود آمده است گویا وجود ش به جهنم تبدیل شده است که شاید بتوان این مرتبه از جهنمی شدن را با این بیان قرآنی تطبیق داد که «وقودها الناس والحجاره » یعنی شخص هیزم جهنم شده است.

۳.جهنم لقا؛ یعنی شخص به حدی از صفات جمال خداوند دور شده است که هیچ قابلیت لقا جمال الهی را ندارد و برای همیشه از ملاقات جلوه های رحمانی الهی خود را محروم کرده است.

🔷گفتگوی اهل بهشت با اهل جهنم

در دو آیه از آیات قرآن، تصویری از گفتگوی دو گروه بهشتیان و جهنمیان ترسیم شده ست که جالب و عبرت انگیز است؛

➖در سوره مدثر فرمود؛ اهل بهشت از اهل جهنم می پرسند: «مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ »   چه چیز شما را به دوزخ درآورد؟

اهل جهنم پاسخ می دهند؛

قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ : گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.

وَلَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ  : و به فقیر و تهیدست طعام نمى‏دادیم

وَکُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ : و با اهل باطل (در کارها و گفتارهاى بیهوده) غور مى‏کردیم.

وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ : و روز جزا را تکذیب و انکار مى‏کردیم.

➖در سوره حدید فرمود: منافقین اهل بهشت را را خطاب قرار داده میگویند: «انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ» به ما توجهی کنید تا ما هم از نور شما بر گیریم . اما به آنها پاسخ داده می شود:

« ارْجِعُوا وَرَاءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَهُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ» به پشت سرتان [دنیا] برگردید و [از آنجا برای خود] نوری بجویید. سپس میان آنان دیواری زده می شود که دارای دری است، درونش [که مؤمنان در آن درآیند] رحمت است و بیرونش که پیش روی منافقان قرار دارد عذاب است

🔵اوصاف اهل بهشت

در حدیث معراج که از اهل بهشت و از اهل جهنم سخن به میان آمده است در بیان ویکی های اخلاقی اهل بهشت اینگونه آمده است؛

«اِنَّ اَهْلَ الْخَیْرِ وَ اَهْلَ الاْخِرَهِ رَقیقَهٌ وُجُوهُهُمْ، کَثیرٌ حَیائُهُمْ، قَلیلٌ حُمْقُهُمْ، کَثیرٌ نَفْعُهُمْ، قَلیلٌ مَکْرُهُم. اَلنّاسُ مِنْهُمْ فى راحَه وَ اَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فى تَعَب، کَلامُهُمْ مَوْزُونٌ. مُحاسِبینَ لاَِنْفُسِهِمْ، مُتْعِبینَ لَها. تَنامُ اَعْیُنُهُمْ وَ لاتَنامُ قُلُوبُهُمْ. اَعْیُنُهُمْ باکِیَهٌ وَ قُلُوبُهُمْ ذاکِرَهٌ. اِذا کُتِبَ النّاسُ مِنَ الْغافِلینَ کُتِبُوا مِنَ الذّکِرینَ. فی اَوَّلِ النِّعْمَهِ یَحْمَدُونَ وَ فی آخِرِها یَشْکُرُونَ، دُعائُهُمْ عِنْدَاللّهِ مَرْفُوعٌ وَ کَلامُهُمْ مَسْمُوعٌ. تَفْرَحُ بِهِمُ الْمَلائِکَهُ وَ یَدُورُ دُعائُهُمْ تَحْتَ الْحُجُبِ، یُحِبُّ الرَّبُّ اَنْ یَسْمَعَ کَلامَهُمْ کَما تُحِبُّ الْوالِدَهُ الْوَلَدَ»

همانا اهل خیر و اهل آخرت مردمانى کم رو و پر شرم هستند ، نادانیشان اندک است و سودشان بسیار و مکرشان اندک ، مردم از دست آنان آسوده اند و خودشان از خویشتن در رنجند ، سخنشان سنجیده است، از نفسهاى خود حساب مى کشند و آن را سرزنش مى کنند ، چشمانشان مى خوابد اما دلهایشان نمى خوابد ، دیدگانشان گریان است ، دلهایشان به یاد خداست ، آن گاه که مردم در غفلت به سر مى برند آنان در زمره ذاکرین هستند ··· هیچ چیز لحظه اى آنان را از خدا باز نمى دارد ، نه خواهان خوراک زیادند و نه خواستار پر گویى و نه خواهان پوشاک زیاد ، مردم نزد آنان مردگانند و خدا در نظرشان زنده و قیّوم .

🔴اوصاف اهل جهنم

در بخشی دیگر از حدیث معراج ویژگی های اهل جهنم اینگونه بیان شده است:

مَنْ کَثُرَ أَکْلُهُ وَ ضِحْکُهُ وَ نَوْمُهُ وَ غَضَبُهُ، قَلیلُ الرِّضـا، لا یَعْتَذِرُ إِلَى مَنْ أَساءَ إِلَیْهِ، وَ لا یَقْبَلُ عُذْرَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْهِ، کَسْلانٌ عِنْدَ الطّاعَهِ، شُجاعٌ عِنْدَ المَعْصِیَهِ، أَمَلُهُ بَعیدٌ، وَأَجَلُهُ قَریبٌ؛ لا یُحاسِبُ نَفْسَهُ، قَلیلُ التَّفَقُّهِ،  کَثیرُ الکَلامِ،  قَلیلُ الخَوْفِ، کَثیرُ الفَرَحِ عِنْدَ الطَّعامِ. وَ إِنَّ أَهْلَ الدُّنْیا لا یَشْکُرُونَ عِنْدَ الرَّخآءِ، وَ لا یَصْبِرُونَ عِنْدَ البَلاءِ، کَثیرُ النّاسِ عِنْدَهُم قَلیلٌ،  یَحْمَدُونَ أَنْفُسَهُمْ بِما لا یَفْعَلُونَ، وَ یَدَّعُونَ بِما لَیْسَ لَهُمْ، وَ یَذْکُرُونَ مَساوِىَ النّاسِ.

  کسانى هستند که خوراک، خنده، خواب و خشمشان بسیار; اما رضا و خوشنودیشان اندک است. از کار بد خویش عذر خواهى نمى کنند و عذر پوزش خواهان را نمى پذیرند، به وقت طاعت و فرمانبرى تنبل و در هنگامه گناه، جسور و گستاخند. آرزوهاى طولانى و دست نیافتنى دارند. در حالى که مرگشان نزدیک است، نفس خود را به حساب نمى کشند در دین، کوتاه فهم و کم اندیشند. پرگو هستند و از خدا و آخرت ترس کمى دارند و با دیدن و خوردن خوراکیها بسیار شادمانى مى کنند. اهل دنیا در نعمت و آسایش ناسپاس و در بلا و مصیبت، بى طاقتند، کارهاى خوب و زیاد مردم نزد آنان بى ارزش و اندک است، به واسطه آن چه نکرده اند خود را مى ستایند و ادعاى بیش از حد و انتظار مدح و ستایشى دارند که شایسته اش نیستند و همواره به برشمردن و یادآورى عیبهاى مردم مشغولند.